مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه- ۱۴
ایستادگی جدی علما در برابر دولت موقت
سید یاسر جبرائیلی
با اینکه مردم در رفراندوم به جمهوری اسلامی رأی داده بودند، پیشنویس، در مقطعی پیش از برگزاری رفراندوم و قبل از روشن شدن نظر مردم درباره نوع نظام سیاسی، و بر مبنایی غیر از مبانی جمهوری اسلامی نگاشته شده بود.
این پیشنویس به تصریح نویسندگان آن با الهام از قانون اساسی فرانسه، الجزایر، شوروی و اعلامیّه جهانی حقوق بشر نگاشته شده و نهتنها اصل ولایت فقیه در آن گنجانده نشده بود، بلکه برخی از باب نقد و برخی دیگر برای تمجید، درباره آن معتقد بودند روح حاکم بر پیشنویس، «لیبرالدموکراسی»، «دموکراتیک محض»، «سکولار» و «لائیک» است.1
هفتم اسفندماه 1357 این پیشنویس خدمت امام(قدّسسرّه) ارائه شد و یک روز بعد، ناصر میناچی وزیر فرهنگ و اطّلاعات دولت موقّت و از دستاندرکاران تهیّه پیشنویس رسماً اعلام کرد که «طرح قانون اساسی در دست امام خمینی است.»2 امام(قدّسسرّه) هرچند بعدها نظر خود را علنی ساختند که پیشنویس را «هیچ» میدانستند،3 امّا «به جهاتی» قصد دخالت و اعمال نظرات خود در متن را نداشتهاند،4 در آن مقطع به طرح چند سؤال جزئی در حاشیه پیشنویس اکتفا کرده و فرمودند که متن برای علما ارسال شود تا نظر دهند. دستنوشتههای امام(قدّسسرّه) در حاشیه پیشنویس نیز که برخی آن را اصلاحات امام(قدّسسرّه) بر پیشنویس خواندهاند، بیشتر تعریض ایشان به متن است تا اعمال اصلاحات و تأیید؛ و جملاتی نظیر «عبارت صحیح به نظر نمیرسد.» یا «شبیه موعظه است تا قانون.» و... بهخوبی گویای این امر است.5 با اینکه اصل ولایت فقیه در پیشنویس گنجانده نشده بود، امام(قدّسسرّه) دراینباره سکوت کردند. ایشان از آغاز نهضت اسلامی همه آنچه را که باید، درباره اساس اسلامی حکومت گفته، همه هدایتهای لازم را انجام داده و حجّت را بر همگان تمام کرده بودند. اینک نوبت علما و مردم بود که رغبت خود را به «ولایت فقیه» نشان دهند. این سیره حضرت امام، یادآور این روایت از حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) است که رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: «امام همچون کعبه است که باید بهسویش بروند، نه آنکه منتظر باشند تا او بهسوی آنها بیاید.»6
پس از ارسال پیشنویس قانون اساسی برای علما، جلساتی به ریاست آقای مشکینی به منظور بررسی آن برگزار شد. آقای محمّد یزدی که از اعضای جلسه بررسی پیشنویس در قم بود، میگوید: «پیشنویسی که در اختیار حضرت امام(قدّسسرّه) قرار گرفته و به نظر مبارک ایشان رسیده بود و یادداشتهایی در کنار صفحاتش مرقوم فرموده بودند، عین آن نسخه را برای جامعه مدرّسین قم ارسال کردند که آقایان آن را ملاحظه کنند و اظهارنظر نمایند.»7 در نتیجه بررسی پیشنویس توسّط جامعه مدرّسین، در حاشیه متن، جمعبندی نظرات جامعه مدرّسین نیز در کنار نظرات امام(قدّسسرّه) نوشته و بهعنوان یک سند تاریخی ضبط شد. نکته بسیار مهمّی که وجود دارد، این است که بر اساس همین سند، جامعه مدرّسین بهصراحت نبود «مسئله رهبری» در پیشنویس را بهعنوان یک نقص مهم، بررسی کرده و نظرات خود را به دولت موقّت و شورای طرحهای انقلاب منعکس میکند. در حاشیه مقدّمه پیشنویس نوشته شده: «اشاره به نقش رهبری لازم است.» و در حاشیه اصل 89 که رئیسجمهور را بالاترین مقام رسمی کشور شمرده بود، آمده است: «باید رهبری انقلاب که مافوق است ذکر شود.»8
آیتالله گلپایگانی از مراجع تقلید نیز پس از ملاحظه متن پیشنویس، اصلی را تحت عنوان «ولایت فقهای جامعالشّرایط» پیشنهاد کرد و نوشت: «حاکمیّت مطلقه حقیقه مختص به خداوند متعال است و این حکومت ولایت الهیّه برحسب اصول عقاید اسلامی و مذهب جعفری به پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) تفویض شده، و بعد از آن حضرت، با ائمّه اطهار(علیهمالسّلام) و در عصر غیبت با فقهای جامعالشّرایط است و هرکس دیگر حاکمیّت را اسماً یا عملاً به خود اختصاص دهد، استبدادگر و متجاوز به حریم حاکمیّت الهیّه خواهد بود.»9
اواخر اسفندماه 57 نظرات علمای قم به دولت موقّت ارائه شد. دولت موقّت تغییراتی جزئی در طرح اوّلیّه ایجاد کرد امّا اشکالات مبنایی علما به پیشنویس ازجمله فقدان اصل ولایت فقیه و رهبری برطرف نشد و در اقدامی پیشدستانه، در روزهای هشتم و نهم اردیبهشتماه 58 در روزنامه کیهان که تحت مدیریّت ابراهیم یزدی از اعضای نهضت آزادی بود، منتشر شد.
پانوشتها:
1- سیّدجواد ورعی، پیشین، ص 69
2- روزنامه اطّلاعات، 9/12/1357
3- صحیفه امام خمینی، ج 9، ص 246، 3/5/1358
4- همان، ج 8، ص 536، 17/4/1358 (امام در پاسخ به درخواست اظهارنظر درباره قانون اساسی و انتخابات خبرگان فرمودند: مسائل دیگری که ایشان فرمودند که راجع به همین قضیّه انتخابات و قضیّه اینها باشد، اینها از مسائلی است که من الان نباید دخالت در آن بکنم به یک جهاتی؛ اینها هرکدام هرکس مسئلهای دارد بدهد به همان مجلسی که برای این قضیّه هست که بررسی بکنند. و مهم مطلب این است که اشخاصی را انتخاب بکنند آقایان آن جا، آقایان هر بلدی، علمای هر بلدی، اشخاصی را انتخاب کنند و به اهل منبر بگویند و آنها هم معرّفی کنند. و شاید این مسئله بشود که اشخاصی در صدد بررسی الان هستند اشخاصی که پیدا بکنند و باید هم اکثراً از علما باشند، بدانند چه میکنند.)
5- سیّدجواد ورعی، پیشین، صص 58 - 55
6- بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۳
7- سیّدجواد ورعی، پیشین، ص 55
8- همان
9- همان، ص 73